جدول جو
جدول جو

معنی سیف الله - جستجوی لغت در جدول جو

سیف الله
(پسرانه)
آنکه به منزله شمشیر خدا است و در راه خداوند مبارزه می کند
تصویری از سیف الله
تصویر سیف الله
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لطف الله
تصویر لطف الله
(پسرانه)
مهربانی و لطف خدا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیت الله
تصویر بیت الله
کعبه، بیت الحرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیت الله
تصویر آیت الله
(پسرانه)
نشانه خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صفی الله
تصویر صفی الله
(پسرانه)
برگزیده خداوند، لقب آدم (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فیض الله
تصویر فیض الله
(پسرانه)
لطف و محبت خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عین الله
تصویر عین الله
(پسرانه)
چشم خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
گواه خدا خدانشان نشانه خدا حجت خدا، عنوانی که بمجتهدین وعلمای بزرگ دینی دهند آیات الله یا آیه الله العظمی. عنوانی که بمجتهد مرجع تقلید دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیت الله
تصویر آیت الله
نشانه و حجت خدا
فرهنگ لغت هوشیار
راه خدا، طریق خدای. یا فی سبیل الله. (در راه خدا) آنچه در راه خدا گذاشته اند و همه کس می تواند تمتع از آن برد و سا برای کاری یا اشخاص معین قرار داده باشند، قتال با کافران در راه خدای، راه خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایم الله
تصویر ایم الله
سوگند خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفف الله
تصویر خفف الله
خدا سبک گرداناد خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیف الدوله
تصویر سیف الدوله
لقب عده ای از دلاوران و فرماندهان اسلام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبیل الله
تصویر سبیل الله
آنچه در راه خدا بذل کنند، هر کار نیکی که در راه خدا انجام دهند مانند جهاد، طلب علم، حج، هر کار خیری که خداوند امر فرموده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه الله
تصویر سیاه الله
سیاکوتی، درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، سرخ ولیک، قره گیله، ولک، کومار، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک
فرهنگ فارسی عمید
خدای پاکیزه گرداناد... . یا طبی الله تربته خدای خاک (قبر) او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر نام مرده گویند) : اما در روزگار ما هم از خلفاء بنی عباس ابن المستظهر المسترسد بالله امیر المومنین - طیب الله تربته و رفع فی الجنان رتبته - از شهر بغداد خروج کرد... یا طیب الله رمسه. خدای خاک قبر او را پاکیزه گرداناد، (پس از ذکر مرده گویند) یا طیب الله روضته. خدای باغ (مرقد) او را پاکیزه گرداناد، (پس ازذکر نام مرده گویند) یاطیب الله فاک. خدای دهانت را پاک و پاکیزه گرداناد، (پس از شنیدن خطابه ای نیک یا آوازی خوش شنوندگان گوینده و خواننده را گویند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیت الله
تصویر آیت الله
((~ُ لْ لا))
نشانه و حجت خدا، عنوان یا لقبی که مسلمانان به مجتهدان و عالمان بزرگ دین می دهند
آیت الله العظمی: عنوان و لقب مجتهدان شیعه که مرجع تقلید هستند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیت الله
تصویر بیت الله
((~. لْ لا))
خانه خدا، کعبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیت الله
تصویر بیت الله
خانۀ خدا، کعبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آیت الله
تصویر آیت الله
نشانه و حجت خدا، عنوان یا لقبی که مسلمانان به مجتهدان و عالمان بزرگ دین می دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صفی الله
تصویر صفی الله
لقب آدم ابوالبشر
فرهنگ فارسی عمید
اصطلاحی است که بهنگام طلبیدن چیزی در راه خدا گویند. یا شی اللهی کردن، گدایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
لفظی است ک مردان هنگامن و رودبه خانه گویندتا اگرزن نامحرم درخانه هست روی خود را بپوشاند. یا یاالله گفتن، برزبان راندن لفظ الله بمنظور اعلام زنان نامحرم، لفظی است که هنگام ورودشخص محترمی بمجلس گویندوآن علامت بزرگداشت واحترام اوست، کلمه ختم مجالس سوگواری وآن چنانست که منبری پس ازپایان سخنان خود دعا میکند ودعای وی بااین عبارت آغازمیرددونسئلک اللهم وندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعز الاجل الاکرم یاالله. یا یاالله گفتن، دعاکردن و مجلس سوگواری راپایان دادن، (ندا) ای خدا، (در موقع استمداد و استغاثه گویند)، عجله کن، یود باش، یا الله زود باش، یا دیا الله. عجله کن، زود باش خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ید الله
تصویر ید الله
دست خدا
فرهنگ لغت هوشیار